ما بطور مقاومت ناپذیری به سمت افرادی کشیده می شویم که شخصیت و عادات آنها کاملاً برعکس ماست.
به گزارش خبرنگار HERE NEWS، یک فرد آرام و منطقی به طور ناگهانی جذب یک طبیعت عجیب و غریب و تکانشی می شود و روح شرکت جذب یک درونگرای آرام می شود.
روانشناسان این را با میل به صداقت از طریق شریکی که ویژگی های سرکوب شده ما را تجسم می دهد توضیح می دهند. به نظر ما کلید بخشی از زندگی است که خودمان سرکوب کرده ایم یا توسعه نداده ایم.
عکس: Pixabay
در ابتدا، این تضاد احساس اضافه شدن جادویی را ایجاد می کند، گویی دو نیمه از یک پازل در نهایت به هم رسیده اند. با این حال، با گذشت زمان، زمانی که ویژگی های بیگانه مرموز به نظر نمی رسند و شروع به آزار شما در زندگی روزمره می کنند، تحسین می تواند جای خود را به تحریک کند.
آنچه در مورد تعطیلات بسیار هیجان انگیز بود – خودانگیختگی آن – در زندگی واقعی به ناتوانی در برنامه ریزی بودجه تبدیل می شود. متخصصان روابط متذکر میشوند که زوجهای مقابل باید سختتر تلاش کنند تا یکدیگر را درک کنند، اما اتحادیههای آنها اغلب پس از عبور از مرحله سازگاری بسیار قوی است.
راز موفقیت چنین روابطی در تلاش برای تغییر شریک زندگی خود نیست، بلکه در توانایی یادگیری از او است. ویژگیهای آن، حتی آزاردهندهترین آنها، میتوانند به منبعی برای ما تبدیل شوند، اگر بتوانیم آنها را به شکلی سازگار بپذیریم.زوجهای مبتنی بر تضاد اغلب میگویند که شریک زندگیشان با نشان دادن راههای متفاوت زندگی و احساس کردن، دنیایشان را «گسترش» داده است. این اتحاد مستلزم گفتگوی مداوم و احترام به دیگری است، اما پاداش آن این است که شما تمام دنیا را با هم در آغوش گرفته اید.
همچنین بخوانید
- تشریفات خانوادگی و فضای شخصی: چگونه تعادل را بدون از دست دادن فردیت پیدا کنیم
- چگونه جاه طلبی های شخصی روابط را از بین می برد: زمانی که شرکا به رقیب تبدیل می شوند
