دل، افسوس که با یک کلیک خاموش نمی شود، مثل یک سریال خسته کننده.
به گزارش خبرنگار HERE NEWS، عشق نافرجام مانند یک زلزله داخلی است: جهان فرو ریخته است و همه در اطراف آن به نظر می رسد که یک پیش نویس در حال وزیدن است.
تلاش برای “خود را جمع کنید” و “یک فرد را از حافظه پاک کنید” محکوم به شکست است، زیرا آنها نه با علت، بلکه با معلول مبارزه می کنند. روانشناسان می گویند که درد این وضعیت نه تنها در از دست دادن شیء پرستش، بلکه در فروپاشی کل جهان یک “ما” ممکن است.
عکس: Pixabay
مغز مجبور است آینده پیش بینی شده را از بین ببرد و این یک روند دردناک و کند است. درخواست فراموشی فوری از خود مانند سرزنش کردن استخوانی است که به آرامی بهبود می یابد.
اولین کاری که باید انجام دهید این است که از سرکوب احساسات خود دست بردارید. احساس گناه در مورد “غیرقابل کنترل” قلب تنها رنج را تشدید می کند و یک دایره باطل درد ایجاد می کند. این واقعیت ساده و تلخ را بپذیرید: شما در حال حاضر آسیب می بینید. این یک ضعف نیست، بلکه گواهی بر توانایی شما برای احساس عمیق است.
تلاش برای “دوست پیدا کردن” یا ادامه ارتباط “انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است” اغلب نوعی خود شکنجه است. آنها زخم را باز نگه می دارند و از شروع بهبودی آن جلوگیری می کنند. فاصله موقت یک درام نیست، بلکه شرط لازم برای راه اندازی مجدد دنیای احساسی شماست.
یکی از آشنایان که تجربه مشابهی داشت، مراسمی را برای خود آغاز کرد: هر بار که موجی از مالیخولیا او را فرا می گرفت، سعی نمی کرد آن را متوقف کند، بلکه یک تایمر برای 15 دقیقه تنظیم می کرد. او به خود اجازه داد که کاملاً در خاطرات و رنج ها غوطه ور شود و وقتی تایمر زنگ زد، از جایش بلند شد و به انجام یک کار ساده فیزیکی رفت: ظرف شستن، پیراهن های اتو، پیاده روی سریع.
این درد را از بین نبرد، اما به من آموخت که بدون غرق شدن در آن زندگی کنم. مهم این است که کسی را که شما را دوست ندارد شیطان سازی نکنید. نفرت و کینه به اندازه ستایش وابستگی قوی هستند.آنها همچنان شما را در یک افسار عاطفی نگه می دارند، فقط با یک علامت متفاوت. رها کردن به این معنی است که به شخص اجازه دهید به سادگی بخشی خنثی از گذشته شما باشد، بدون برچسب های احساسی قوی.
از کسالت و پوچی که پس از از بین رفتن یک احساس قوی به وجود می آید نترسید. این پایان نیست، بلکه یک فضای پاکسازی شده است. در این سکوت، فارغ از افکار وسواسی در مورد دیگری است که کم کم شروع به شنیدن دوباره خود می کنی، خواسته هایت را که مدت هاست رها شده اند.
عشق نافرجام مانند لنگری است که در یک کشتی ارواح گرفتار شده است. برای حرکت بیشتر، لنگر باید بلند شود، حتی اگر این به معنای بریدن طناب باشد. این عملیات به زمان و تلاش نیاز دارد، اما تنها پس از آن خواهید دید که قایق شما هنوز شناور است و قادر به گرفتن بادهای جدید است.
همچنین بخوانید
- چرا از مرزهای خود دفاع کنید: چرا “نه” مربوط به عشق است، نه خودخواهی
- چرا شیمی سرنوشت نیست: چگونه می توان اشتیاق را از سازگاری تشخیص داد

