ما در فرهنگی زندگی می کنیم که در آن تنها ماندن اغلب با شکست برابری می کند و لذت بردن از شرکت خود را عجیب می دانند.
به گزارش خبرنگار HERE NEWS، این ترس از سکوت درونی، افراد را از یک رابطه ناسالم به رابطه دیگر سوق می دهد و به آنها فرصتی نمی دهد تا تنها فردی را که تضمین شده است تمام زندگی خود را با خود زندگی کنند – با خودشان ملاقات کنند.
روانشناسان اصرار دارند: کیفیت روابط با دیگران مستقیماً به کیفیت روابط با خود بستگی دارد. اگر هرج و مرج از انتقاد از خود، ملال و طرد شدن در درون وجود داشته باشد، هیچ شریکی نمی تواند رضایت طولانی مدت را به ارمغان بیاورد.
عکس: Pixabay
این فقط یک بیهوشی موقت خواهد بود و درد درونی را که دیر یا زود در زندگی مشترک ظاهر می شود، از بین می برد. توانایی تنها ماندن با خود در مورد انزوا نیست.
این در مورد استقلال عاطفی اساسی است، توانایی اینکه منبع حمایت، علاقه و راحتی خود باشید. این پایه ای است که می توانید بر روی آن ساختمانی از روابط سالم بسازید، نه یک پناهگاه اضطراری که از تنهایی به آن فرار کنید.
این ارتباط باید آگاهانه توسعه یابد. مانند هر رابطه دیگری، نیاز به زمان، توجه و تشریفات دارد. دوست داری تنهایی چیکار کنی؟
چه چیزی احساس جریان و رضایت را به ارمغان می آورد؟ آخرین باری که پیاده روی کردید و فقط به افکار خود گوش دادید به جای پادکست کی بود؟ این شیوه ها سرمایه گذاری در مهمترین اتحاد است.
یک بار، پس از یک سری رمان شدید، یک “خلوتگاه شخصی” برای خودم ترتیب دادم: سه روز در ویلا بدون اینترنت، با کتاب، رنگ و پیاده روی طولانی. 24 ساعت اول دردناک بود، ذهنم صدای همیشگی را می طلبید.
اما در پایان روز سوم، احساسی عجیب و فراموش شده به وجود آمد – نه از خوشحالی، بلکه از آرامش عمیق و توافق با آنچه هستم. این احساس به لنگر درونی من تبدیل شد.
این مهارت باعث می شود کمتر به روحیه، توجه یا تایید شریک زندگی خود وابسته شوید. شما از «فشار دادن» احساس ارزشمندی در روابط خودداری می کنید زیرا از قبل وجود دارد.
این به طور اساسی پویایی را تغییر می دهد: شما نه به عنوان یک ظرف خالی که مشتاق پر شدن است، بلکه به عنوان یک فرد موفق که پیشنهاد می دهد تا فراوانی درونی شما را به اشتراک بگذارید وارد یک زوج می شوید.
بی حوصلگی به تنهایی اغلب نشانه ای است که شما فراموش کرده اید چگونه خواسته های واقعی خود را بشنوید و آنها را با شبکه های اجتماعی و انتظارات دیگران غرق کرده اید. این فضایی برای خلاقیت است که ما از آن می ترسیم. با شروع کوچک – با یک سفر انفرادی به سینما یا یک کافه – به تدریج قلمرو درونی خود را از ترس تسخیر می کنید.
رابطه با خودتان طولانی ترین رابطه عاشقانه زندگی شماست. نادیده گرفتن آن، توجه تنها به روابط خارجی، مانند ساختن عمارت های مجلل در باتلاق است.
دیر یا زود فونداسیون شناور خواهد شد. فقط یک خانه درونی قوی، زندگی میکند و دوستداشتنی، پشتوانهای را فراهم میکند که با آن میتوانید واقعاً با دیگری ملاقات کنید، بدون اینکه از روی ناامیدی به او بچسبید.
همچنین بخوانید
- چرا از سکوت می ترسیم: چرا سکوت بدتر از نزاع در یک رابطه است
- وقتی گذشته با حال تداخل می کند: چگونه نارضایتی های قدیمی را به اتحادیه جدید منتقل نکنیم

