حالتی که افکار در مورد یک شریک مزاحم می شود و پیامک او به معنای کل روز تبدیل می شود، اغلب به عنوان اوج احساسات منتقل می شود.
به گزارش خبرنگار HERE NEWS، در واقع، این دل مشغولی تب دار با شخص دیگری با دلبستگی سالم چندان مشترک نیست – این یک اعتیاد مضطرب است که به شکل عشق در می آید.
تفاوت اساسی است: عشق بر روی میل به اشتراک گذاشتن زندگی با یک فرد ساخته شده است، و دلبستگی مضطرب بر اساس نیاز دردناک این فرد برای پر کردن خلاء درونی ساخته شده است. اولی احساس انبساط و شادی می دهد، دومی جهان را به یک شی محدود می کند و نوسانی دردناک بین سرخوشی و وحشت به ارمغان می آورد.
عکس: Pixabay
اضطراب در روابط اغلب ریشه در تجربیات دوران کودکی دارد که در آن عشق والدین بدون قید و شرط نبود، بلکه مشروط بود – باید با رفتار خوب “به دست آورد”. یک فرد بالغ این الگو را بر روی یک شریک زندگی خود قرار می دهد، دائماً تهدید طرد شدن را می خواند و سعی می کند “ایده آل” باشد تا رها نشود.
این یک مسابقه طاقت فرسا بدون خط پایان است. نشانگر واضح چنین ارتباطی این احساس است که بدون این شخص زندگی معنای خود را از دست می دهد.
شما نه خود او را دوست دارید، بلکه احساس امنیت (هرچند توهمی) را که او به او می دهد، دوست دارید. او تبدیل به یک دارو می شود و توجه او تنها دوزی است که می تواند علائم محرومیت خود را از بین ببرد.
روانشناسان خاطرنشان می کنند که در روابط سالم جایی برای کسالت، سکوت آرام و اعتماد به آینده وجود دارد. در روابط وابسته، بی حوصلگی غیرقابل تحمل است – او بلافاصله باید مکث را با اثبات جدیدی از احساسات، یک صحنه، یک مسابقه پر کند.
صلح به عنوان یک آرامش خطرناک قبل از طوفان درک می شود. یک بار دوستی را تماشا کردم که بدون دریافت پاسخ سریع به پیامی از طرف یک مرد، دور و برم می چرخید. در یک ساعت، فانتزی او تمام زندگی خود را با شخص دیگری تصور کرد، اگرچه او فقط در یک جلسه بود. این اتفاق او را به دیدن یک درمانگر سوق داد، جایی که او متوجه شد که ریشه مشکل ترس است. رها شدن، از کودکی می آید.
مقابله با چنین اضطرابی با تغییر تمرکز از همسرتان به خودتان شروع می شود. قبل از ملاقات با او که بودید؟ چه چیزی غیر از توجه او باعث خوشحالی شما شد؟
بازگشت تدریجی به علایق و سرگرمی های خود خیانت به عشق نیست، بلکه ایجاد پایه ای سالم برای آن است. شما دنیای خود را می سازید و انتظار ندارید که به دنیای دیگران راه پیدا کنید.
صمیمیت واقعی تنها از موضع یکپارچگی درونی ممکن است، زمانی که بتوانید بگویید: “من با تو خوبم، اما بدون تو خوب خواهم بود.” این ترسناک به نظر می رسد، اما این آزادی است که به پایه ای تبدیل می شود که می توانید یک اتحاد بالغ را بر اساس آن ایجاد کنید، و نه یک رابطه همزیستی بین دو نیمه که از ترس از دست دادن یکدیگر می لرزند.
همچنین بخوانید
- چگونه از نجات دهنده بودن دست برداریم: چرا فداکاری شما به عشق آسیب می رساند؟
- چرا به رابطه با خود نیاز دارید: چرا تنهایی یک مهارت است نه یک جمله

