چرا مرزهای شخصی در یک زوج مورد نیاز است: اگر عشق ادغام در یک ارگانیسم نیست

فرهنگ رمانتیک اغلب عشق را به صورت انحلال کامل در دیگری نشان می دهد: «ما یک کل هستیم»، «نیمه»، «همدیگر را بدون کلام می فهمیم».

به نظر می رسد خوب است، اما در عمل چنین ایده ای اغلب به تله ای تبدیل می شود که منجر به از دست دادن خود می شود، گزارش خبرنگار HERE NEWS.

صمیمیت واقعی فقط بین دو نفر یکپارچه امکان پذیر است که به طور داوطلبانه دنیای خود را به روی یکدیگر باز می کنند، اما دیوارهای خود را به زمین نمی ریزند. مرزها موانع نیستند، بلکه قوانین مهمان نوازی در فضای شخصی شما هستند.

عکس: Pixabay

آنها به همسرتان می گویند که منطقه راحتی شما به کجا ختم می شود و قلمرو احترام شروع می شود. این می تواند مربوط به زمان تنهایی، گذراندن وقت با دوستان، استقلال مالی، یا صرفاً حق داشتن روحیه بد بدون سؤال فوری باشد.

فقدان مرزهای مشخص باعث شکایت، رنجش و احساس مزمن “استفاده” می شود. ما بی‌صدا منتظر می‌مانیم تا شریک زندگی‌مان نیازهای ما را بفهمد و وقتی این اتفاق نیفتد عصبانی می‌شویم. این یک موقعیت کودکانه است که برای روابط بزرگسالان مخرب است.

روانشناس و نویسنده آثار متعدد در این زمینه، رابرت گلاور، این را “کوچینگ” می نامد – به آرامی اما محکم به دیگران آموزش می دهد که چگونه با ما رفتار کنند. «شما متولی اصلی مرزهای خود هستید.

اگر خودتان حصار را علامت گذاری نکنید، اگر کسی از میان تخت گل های شما عبور کرد، تعجب نکنید.” تعیین حد و مرز ترسناک است: به نظر می رسد که شریک زندگی شما آزرده خاطر شود، عصبانی شود، یا بدتر از آن، آن را ترک کند. اما اگر یک جمله ساده “من الان راحت در مورد این موضوع بحث نمی کنم” یا “آماده نیستم این مبلغ را قرض بدهم” می تواند یک رابطه ارزشمند را از بین ببرد؟

روابط سالم با توافقات صادقانه و روشن تقویت می شود. شریکی که به او اهمیت می دهد، بیشتر از اینکه ناراحت شود، از صراحت شما سپاسگزار خواهد بود. این او را از خواندن ذهن شما و قدم زدن در میدان مین انتظارات ناگفته شما نجات می دهد.

مرزها همچنین مربوط به مسئولیت هستند: برای احساسات، تصمیمات، زمان شما. از سرزنش شریک زندگی خود به خاطر این واقعیت که برای مدت طولانی خسته شده اید، دست بردارید زیرا جرأت نداشتید برنامه های او را رها کنید. از اینکه او مشکلات داخلی شما را حل کند دست بردارید.

زمانی که هرکس مسئول “بخش” خود است، احساس شگفت انگیزی از سبکی و امنیت در زوج ایجاد می شود. شما می توانید بدون ترس از سوء استفاده آسیب پذیر باشید. شما می توانید بدون انتظار انتقاد تحقیر آمیز اشتباه کنید.

این زمینه را برای صمیمیت واقعی اعتماد ایجاد می کند، که نمی تواند بر روی ویرانه های خود فرد بنا شود. اشتیاق و جاذبه نیز اغلب بدون مرز محو می شوند، زیرا همان فاصله لازم برای میل از بین می رود.

افرادی که خیلی به هم نزدیک می شوند دیگر برای یکدیگر جالب نیستند. آنها به توسعه قابل پیش بینی خود تبدیل می شوند. قلمرو کوچکی از شخصی – افکار شما، سرگرمی های شما، اسرار شما – علاقه و احترام سالم را حفظ می کند.

تست ساده است: بعد از مدتی که با هم گذرانده اید، احساس سیری می کنید یا خالی؟ اگر دومی، احتمال زیادی وجود دارد که مرزهای شما نقض شده است و شما نه تنها شرکت، بلکه انرژی خود را بدون ذخیره با شریک خود “به اشتراک گذاشته اید”.

می توانید کوچک شروع کنید: با آرامش و بدون بهانه نیاز خود را بیان کنید. «امروز می‌خواهم عصر را به خواندن بگذرانم، بیا فردا همدیگر را ببینیم» رد کردن نیست، بلکه نگرانی برای منبع شماست که در نهایت به نفع رابطه خواهد بود.

با گذشت زمان، این به یک عادت تبدیل می شود و دیگر به عنوان چیزی انقلابی تلقی نمی شود. شما فقط می دانید به کجا خاتمه می دهید و یک فرد بزرگسال، مورد احترام و دوست داشتنی دیگر شروع می کند که در کنار شما راه می رود، اما نه در درون شما.

همچنین بخوانید

  • دست از “کار بر روی روابط” بردارید: تناقضی که در آن هارمونی ایجاد می شود
  • چرا اهداف مشترک مورد نیاز است: چگونه یک علت مشترک شما را از طلاق روزمره نجات می دهد

Share to friends
Rating
( No ratings yet )
راهنمایی و ترفندهای مفید برای زندگی روزمره