چگونه عاشق شدن با عشق متفاوت است: چرا هورمون ها در دراز مدت مشاور بدی هستند

عاشق شدن شما را از پا در می آورد.

به گزارش خبرنگار HERE NEWS، کر می کند، کور می کند، قلب را به شدت تپش می زند و آرزوهای آرزو می کند.

این حالت یک رمز و راز بزرگ است که به طرز ماهرانه ای نقاشی های دیواری از آینده مشترک را بر روی دیوارهای برهنه واقعیت نقاشی می کند. از سوی دیگر، عشق اغلب بی سر و صدا و پس از پاک شدن مه می آید.

عکس: Pixabay

اولین نفر در بخشی از مغز که مسئول سیستم پاداش است زندگی می کند و روی دوپامین، هورمون انتظار و تشنگی برای داشتن کار می کند. به همین دلیل است که به نظر می رسد شیء اشتیاق تنها منبع شادی است و نبود آن از نظر جسمی دردناک است.

عشق در سایر زمینه های مرتبط با محبت، مراقبت و سرخوشی آرام است، جایی که انتقال دهنده های عصبی اصلی اکسی توسین و وازوپرسین هستند. عاشق شدن عاشق ایده آل کردن است.

او فقط به آنچه در افسانه زیبا می گنجد توجه می کند و به شدت ویژگی های شخصیتی ناخوشایند یا ارزش های شریک زندگی خود را نادیده می گیرد. عشق با شناخت هوشیارانه، گاهی اوقات حتی ترسناک، از نقایص شخص دیگر آغاز می شود.

و او از این دانش عقب نشینی نمی کند. اشتیاق مستلزم تغذیه مداوم با ویژگی های بیرونی است: اعترافات پرشور، آشتی های طوفانی، شواهد در ملاء عام.

عشق واقعی با اعتماد، قابلیت اطمینان و چیزهای خسته کننده در نگاه اول تقویت می شود – این واقعیت که شریک زندگی شما همیشه به یاد می آورد که کمر شما درد می کند و بدون یادآوری پماد را می مالد. سنگ بنای این است که عاشق شدن ذاتا خود محور است.

*من* با او چه احساسی دارم؟ *من* چه احساسی دارم؟ *او* به *من* چه می دهد؟ عشق تمرکز را به «ما» و مراقبت از رفاه دیگری معطوف می‌کند، حتی زمانی که این امر مستلزم فداکاری است و لذت فوری را به همراه نمی‌آورد.

متخصصان روابط می گویند که انتقال از یک حالت به حالت دیگر انقراض نیست، بلکه تبدیل است. این لحظه ای است که شما تصمیم می گیرید با فردی که از قبل می بینید، با تمام ضعف ها و خصلت هایش بمانید.

شما نه یک رویا، بلکه یک واقعیت را انتخاب می کنید. اگر عاشق شدن مانند آتشی روشن و خیره کننده است، پس عشق کوره ای از زغال سنگ است که باید به دقت باد گرفته شود و هیزم توجه روزمره در آن قرار گیرد.

آتش اول خاکستر و پوچی را به جا می گذارد، دومی گرمی به جا می گذارد که می تواند در زمستان طولانی شما را گرم کند. وقتی جنون شور جای خود را به سکوت می دهد، نیازی به ترس نیست.

این پایان کار نیست. این دقیقاً همان لحظه ای است که شما فرصتی برای شروع ساختن چیزی واقعی دارید. چیزی که از اولین وزش باد جدا نمی شود، بلکه می ایستد، زیرا اساس آن در ذهنی هوشیار و حافظه ای استوار گذاشته شده است.

همچنین بخوانید

  • چگونه شبکه های اجتماعی صمیمیت ما را ربودند: زمانی که زندگی در جمع از خود زندگی مهم تر می شود
  • چرا با سکوت می پردازیم: هزینه پنهان نارضایتی های ناگفته در یک زوج

Share to friends
Rating
( No ratings yet )
راهنمایی و ترفندهای مفید برای زندگی روزمره