تمایل صادقانه برای کمک به شریک زندگی خود – چه چیزی می تواند زیباتر از یک رابطه باشد؟
به گزارش خبرنگار HERE NEWS، با این حال، این انگیزه نجیب می تواند به طور نامحسوس به کنترل کامل تبدیل شود، زمانی که شما دیگر کمکی به تحمیل دیدگاه خود از زندگی “درست” نکنید.
مرز اینجا آنقدر متخلخل است که مردم بدون اینکه متوجه شوند از آن عبور می کنند. همه چیز کم شروع می شود: “بگذار این کار را بکنم، تو می توانی بهتر انجامش بدهی” یا “من فقط نگرانم، پس بهتر است با خودم تماس بگیرم و همه چیز را روشن کنم.”
عکس: Pixabay
به تدریج، ابتکار یک فرد به طور کامل جایگزین اراده دیگری می شود، که شروع به احساس کودکی درمانده می کند که قادر به انجام ساده ترین اقدامات بدون نظارت و دستورالعمل نیست. کنترل کننده واقعاً معتقد است که او از روی عشق و بهترین نیت عمل می کند.
او بار مسئولیت شادی، راحتی و حتی اشتباهات شریک زندگی خود را بر عهده می گیرد، در حالی که اگر چیزی مطابق با سناریوی او پیش نرود، دچار اضطراب مزمن می شود. این عشق نیست، بلکه نوعی شک عمیق به خود و بی اعتمادی به دنیا و توانایی های یک عزیز است.
قربانی چنین کنترلی نیز به نوبه خود ایمان خود را به قدرت خود از دست می دهد. چرا چیزی یاد بگیرید، تصمیم بگیرید، اگر همیشه کسی وجود دارد که آن را “سریع تر و صحیح تر” انجام دهد؟
درماندگی آموخته شده ایجاد می شود، و سپس مقاومت آرام یا طغیان پرخاشگرانه به عنوان آخرین تلاش برای دفاع از هویت فرد ایجاد می شود. روانشناسان یک چک لیست ساده برای بررسی انگیزه های شما ارائه می دهند.
از خود بپرسید: آیا من این کار را برای شریک زندگیم انجام می دهم یا به جای او؟ آیا حاضرم با آرامش بپذیرم که او این کار را به گونه ای متفاوت انجام دهد، شاید از دیدگاه من بدتر، اما خودش؟ و مهمتر از همه، آیا به او اجازه می دهم که عواقبی برای اعمالش داشته باشد و از آنها درس بگیرد؟
مراقبت سالم به استقلال دیگری احترام می گذارد. به نظر می رسد: “من می بینم که شما روزهای سختی را سپری می کنید. اگر به کمک یا مشاوره نیاز دارید من اینجا هستم. اما من معتقدم که می توانید از عهده آن برآیید.”این یک موقعیت حمایتی است، نه یک موقعیت رهبری. این به رسمیت شناختن یک شریک به عنوان یک فرد بالغ و شایسته است، حتی اگر او به طور موقت در حالت بیحوصلگی باشد. کنار گذاشتن کنترل بیش از حد یک فرآیند دردناک برای کسانی است که
شما باید با اضطراب خود روبرو شوید، به شریک زندگی خود اجازه دهید اشتباه کند و مرتکب اشتباه شود، مراقب باشید که چگونه از دیدگاه شما راه اشتباه را انتخاب می کند. اما این تنها راهی است که روابط واقعی و بالغ بین دو فرد مستقل ایجاد می شود و نه ارتباط بین یک پرستار بچه ابدی و بخشش.
در نهایت، صمیمیت واقعی فقط بین افراد آزاد امکان پذیر است. کنترل یک توهم امنیت است که در واقع اعتماد و شخصیت شریک زندگی را از بین می برد.
دوست داشتن به این معناست که گاهی اوقات با ترس و احترام تماشا کنید که شخصی که دوستش دارید زندگی اش را می سازد، با اطمینان از اینکه او همیشه می تواند در صورت زمین خوردن دست شما را بخواهد.
همچنین بخوانید
- چگونه کلمات واقعیت یک زوج را شکل می دهند: چرا زبان شما یک رابطه شاد یا سمی ایجاد می کند
- چرا همه چیز بعد از عروسی تغییر می کند: چگونه آیین “پایان خوش” توسعه روابط را متوقف می کند

