اولین برخورد جدی بعد از مه شیرین عاشق شدن اکثر زوج ها را غافلگیر می کند.
به گزارش خبرنگار HERE NEWS، به نظر می رسد همین دیروز نگاه های تحسین آمیزی به یکدیگر داشتید، اما امروز به معنای واقعی کلمه همه چیز شما را آزار می دهد – از غر زدن با صدای بلند هنگام شام گرفته تا روشی اساساً نادرست برای چیدن تختخواب.
تبریک می گویم، شما وارد یکی از اجتناب ناپذیرترین و پربارترین مراحل یک رابطه شده اید: رویارویی. این نشانه مرده بودن عشق نیست.
عکس: Pixabay
این نشانه آن است که دوره “عینک های رز رنگ” به پایان رسیده است، زمانی که مغز، سرمست از هورمون ها، هر گونه کاستی فرد انتخاب شده را به طور مفید پنهان می کند. اکنون در نهایت در مقابل خود نه یک فرافکنی ایده آل، بلکه یک فرد واقعی و زنده با تمام عادات، دیدگاه ها و خصلت هایش، که ممکن است به شدت با شما متفاوت باشد، می بینید.
ماهیت این مرحله، برخورد دو نظام ارزشی تثبیت شده از خانواده های والدین است. چگونه به درستی بودجه بندی کنیم؟ آیا می توانید اغلب با دوستان خود ملاقات کنید؟
چه چیزی پاک محسوب می شود؟ پاسخهای شما به این سؤالات که قبلاً حتی در مورد آنها صحبت نکردهاید، ناگهان متفاوت میشود و هر یک از طرفین صادقانه معتقدند که موضع آنها تنها موضع صحیح است.
خطر اصلی در اینجا قرار گرفتن در معرض انتقاد کامل و شروع یک جنگ فرسایشی است. اگر هر اشتباه روزمره یک شریک به عنوان یک توهین شخصی و هر مشاجره به عنوان یک نبرد برای بقا تلقی شود، رابطه ممکن است این تنش را تحمل نکند.
بسیاری از زوجها دقیقاً در این نوبت فرار میکنند و روند طبیعی خرد کردن را با ناسازگاری کشنده اشتباه میگیرند. کلید عبور از این مرحله در یک تغییر پارادایم نهفته است: شما باید از مبارزه با یکدیگر دست بردارید و شروع به مذاکره کنید.
وظیفه شما اکنون این نیست که ثابت کنید حق با شماست، بلکه ایجاد قوانین کلی و جدید بازی است که برای هر دوی شما مناسب باشد. این تولد آن سیستم خانوادگی بسیار منحصر به فرد است.
ارزش آن را دارد که با ساده ترین چیز – گفتگو شروع کنید. اما نه با یک مونولوگ اتهامی، بلکه با بحث صادقانه و آرام از انتظارات.
“زندگی مشترک ما را چگونه تصور کردید؟ توزیع عادلانه پول از نظر شما چگونه است؟” – چنین سوالاتی گرما را از بین می برد و درگیری را به سمتی سازنده سوق می دهد.همدلی و میل به درک به جای قضاوت نقش بزرگی دارد. سعی کنید پشت این عادت آزاردهنده را نه مضرات شریک زندگی خود، بلکه ردپای تجربه گذشته او، سناریوی خانوادگی، شاید حتی ناامنی ببینید.
گاهی اوقات یک فرد به سادگی راه دیگری نمی شناسد و وظیفه شما این است که جایگزینی را به او نشان دهید و به او انگ نزنید. در این دوره حفظ نه تنها گفتگو، بلکه لحظات مثبت ارتباط نیز مهم است.
شما نمی توانید اجازه دهید فضای روابط منحصراً با ادعاها و سرزنش های متقابل پر شود. پیاده روی های معمول، شوخی ها، صمیمیت فیزیکی، خاطرات چیزهای خوب – اینها لنگرهایی هستند که اجازه نمی دهند کشتی بر روی سنگ های اختلافات روزمره بشکند.
به یاد داشته باشید که این مرحله یک مجازات نیست، بلکه یک فرصت بزرگ است. از طریق یک برخورد صادقانه، هرچند دردناک، است که صمیمیت واقعی، عاری از توهم، متولد می شود.
شما نه تنها کاستیهای شریک زندگیتان را یاد میگیرید، بلکه واکنشهای خود، عدم تحمل و ترسهایتان را نیز یاد میگیرید. اگر این مرحله را بدون فرار پشت سر بگذارید، چیزی بسیار ارزشمندتر از عشق کورکورانه به شما پاداش داده می شود – احترام به دیگری به عنوان فردی جدا و متمایز از شما، و اولین امتیاز افتخارآمیز این است که بگویید: «ما از آن عبور کردیم.
ما از این جان سالم به در بردیم. ما یک تیم هستیم.» و این «ما» ارزش تمام دعواهای سر ظروف شسته نشده در دنیا را خواهد داشت.
همچنین بخوانید
- حس “ما” از کجا می آید: چگونه یک زن و شوهر یک هویت مشترک را تشکیل می دهند
- واقعاً از ازدواج چه انتظاری داریم: چگونه یک رابطه سالم را از یک افسانه اجتماعی تشخیص دهیم

