او برای یک روز بارانی پس انداز می کند، او معتقد است که بهترین سرمایه گذاری امروز روی احساسات و تاثیرات است.
به گزارش خبرنگار HERE NEWS، اختلافات آنها در مورد بودجه مدت هاست که دیگر بر سر اعداد و ارقام نیست و به بحث های شدید در مورد آزادی، امنیت و نگرش به زندگی تبدیل شده است.
پول به ندرت فقط پول در یک رابطه است – اغلب محفظه ای محکم از ترس ها، جاه طلبی ها و داستان های خانوادگی ما است. درگیری های مالی بسیار دردناک هستند زیرا به آسیب پذیرترین مکان ها ضربه می زنند: احساس امنیت، عزت نفس، ایده انصاف و اعتماد.
عکس: اینجا خبر
وام معمولی که به موقع پرداخت نشده است ممکن است نه به عنوان یک اشتباه، بلکه به عنوان یک خیانت و یک خرید بزرگ خود به خود – نه به عنوان شادی، بلکه به عنوان تهدیدی برای ثبات کل دنیای مشترک تلقی شود. پشت رویکردهای مختلف پول تقریباً همیشه اسکریپت های متفاوتی وجود دارد که در دوران کودکی آموخته می شود.
در یک خانواده آنها می توانند با این نگرش زندگی کنند که “پول شر است ، نکته اصلی این است که حریص نباشید” ، در خانواده دیگر – “شما فقط می توانید به خود و شبکه ایمنی خود تکیه کنید.” بزرگسالان این قوانین نانوشته را وارد روابط جدید می کنند و صادقانه معتقدند که این تنها راه صحیح برای رسیدگی به امور مالی است.
شیرخوارگی مالی بی سر و صدا یکی از شرکا اغلب شکلی پنهان از پرخاشگری یا درماندگی است. با انتقال همه مسائل مالی به دیگری، شخص می تواند ناخودآگاه انتقام کنترل والدین را بگیرد یا برعکس، نقش معمول یک کودک درمانده را که همه چیز برای او تعیین شده است، بازتولید کند.
این تنبلی نیست، بلکه یک موقعیت عمیق روانی است. کارشناسان در یک چیز توافق دارند: شما باید نه در میان رسوایی بر سر یک جفت کفش دیگر، بلکه در یک فضای آرام و خنثی مذاکره کنید و از قبل توافق کرده باشید که هدف سرزنش نیست، بلکه درک است.
گفت و گو نه با شکایت، بلکه با داستان شروع شود: “پول در خانواده شما چگونه بود؟ چه چیزی شما را ترساند یا عصبانی کرد؟”
راه حل عملی یک کیف پول مشترک یا جداسازی کامل نیست، بلکه یک مدل ترکیبی است. به عنوان مثال، سه حساب: کلی برای زندگی روزمره، خریدهای بزرگ و تعطیلات، و دو حساب شخصی برای شادی های کوچک شخصی همه.
این امر 90 درصد درگیری های روزمره را از بین می برد: شما به طور مشترک مسئول چیزهای مشترک هستید، اما مجبور نیستید یک فنجان قهوه با یک دوست یا تجهیزات ماهیگیری جدید حساب کنید. قانون کلیدی شفافیت در چیزهای بزرگ و آزادی در چیزهای کوچک است.
پنهان کردن درآمد واقعی یا هزینه های کلان یک ترفند کوچک نیست، بلکه شکافی جدی در پایه اعتماد است. اگر می توانید در مورد پول دروغ بگویید، در مورد چه چیز دیگری می توانید دروغ بگویید؟
این سوال به ناچار از طرف فریب خورده ناشی می شود، حتی اگر آن را با صدای بلند نگوید. در حالت ایده آل، امور مالی باید به عنوان یک موضوع تابو متوقف شود و به سادگی به یکی از حوزه های کاری «کسب و کار» خانواده تبدیل شود.
مکالمات پنج دقیقه ای منظم و بدون احساس در مورد بودجه و اهداف مشترک (مانند وام مسکن یا ماشین) موثرتر از رسوایی های چند ساعته است. وقتی پول دیگر سلاح نیست و به ابزار تبدیل می شود، فضای روابط به طرز محسوسی شفاف تر می شود.
به هر حال، توانایی مذاکره در امور مالی، شاخص دقیق بلوغ یک زوج است. اگر بتوانید به راحتی در مورد پول صحبت کنید، احتمالاً می توانید در مورد بقیه موارد نیز بحث کنید.
شما یاد می گیرید که نه فقط صورت حساب ها را تقسیم کنید، بلکه به ارزش های مختلف احترام بگذارید، مذاکره کنید و آینده ای مشترک بسازید، جایی که هم برای امنیت یک رویاپرداز و هم رویای یک عمل گرا جایی وجود دارد.
همچنین بخوانید
- زخم های دوران کودکی ما چگونه شریک زندگی خود را انتخاب می کنند: وقتی عشق فیلمنامه قدیمی را تکرار می کند
- وقتی یک رابطه عاشقانه متوقف می شود: اگر مرحله رویارویی فرا رسیده باشد چه باید کرد

