آیا متوجه شدهاید که صاحبان مولسهای عظیم الجثه اغلب خودشان قد و قامت چشمگیری دارند و دختران شکننده اغلب با اسباببازیهای مینیاتوری راه میروند؟
به گزارش خبرنگار HERE NEWS، این یک تخیل نیست.
یک آزمایش روانشناختی که در آن قضات عکسهای سگها را با هم تطبیق دادند و صاحبان آنها دقت شگفتانگیز مسابقات را نشان دادند. مردم ناخودآگاه به سمت حیوانات خانگی کشیده می شوند که در ظاهر آنها یا همانطور که بعداً مشخص شد در شخصیت آنها بازتابی از ویژگی های خود را می بینند.
عکس: Pixabay
این انتخاب در سطح نگرش های روانی عمیق، اغلب ناخودآگاه رخ می دهد. فردی که برای آرامش و استحکام ارزش قائل است به طور شهودی از برخوردهای مرزی بیش فعال اجتناب می کند، در حالی که یک نوع پرانرژی و ماجراجو، برعکس، چنین همراهی را از دست خواهد داد.
حیوان خانگی ادامه زنده “من” ما است، تجسم کرکی یا مو صاف آن. این مطالعه همچنین اشاره می کند که شباهت ها ممکن است رفتاری باشد.
یک بلغمی آشفته و یک سنت برنارد آرام، یکدیگر را کاملاً در سطح تفکر مشترک جهان درک می کنند، در حالی که یک دوئت یک ورزشکار و یک جک راسل به دنبال ماجراجویی خواهند بود. همزمانی خلق و خوها پایه و اساس یک رابطه هماهنگ بدون مبارزه و ناامیدی را ایجاد می کند.
کارشناسان رفتار حیوانات اضافه می کنند که ما اغلب انتظارات و نیازهای خود را به حیوانات خانگی خود فرا می خوانیم. کسانی که رویای عشق بی قید و شرط را در سر می پرورانند یک لابرادور دریافت می کنند و کسانی که به حس محافظت نیاز دارند یک روتوایلر یا یک چوپان قفقازی دریافت خواهند کرد.
در این مورد، سگ نه تنها نقش یک دوست را بازی می کند، بلکه مقداری کمبود داخلی صاحب را نیز جبران می کند. این پدیده همچنین در جهت مخالف عمل می کند: شخصیت صاحب می تواند در طول زمان حیوان خانگی را تحت تأثیر قرار دهد.
یک فرد مضطرب و عصبی اغلب سگی به همان اندازه عصبی تربیت می کند، در حالی که یک رهبر مطمئن و ثابت سگی آرام و مطیع تربیت می کند. حیوان آینه ای می شود که نقاط قوت و ضعف ما را منعکس می کند.
انتخاب یک نژاد همیشه یک گفتگو با خود است، تلاشی برای ارضای خواسته های پنهان. رویای پرستیژ منجر به نژادهای کمیاب و گران قیمت می شود، نیاز به تماس لمسی منجر به “نوازش های کرکی” می شود، عطش فعالیت منجر به شرکای ورزشی سرسخت می شود.
یک حیوان خانگی بدون اینکه بدانیم به نمادی از وضعیت، سبک زندگی یا جاه طلبی های محقق نشده ما تبدیل می شود. جامعه شناسان خاطرنشان می کنند که در دنیای مدرن، جایی که پیوندهای اجتماعی سنتی در حال ضعیف شدن است، حیوان خانگی به طور فزاینده ای به یک “شریک عاطفی” تبدیل می شود.
و برای چنین شریکی منطقی است که فردی را انتخاب کنید که در یک نگاه شما را درک کند و بنابراین شبیه شما باشد. این میل به یک جفت روح است، حتی روی چهار پا.
تجربه خود ما تأیید می کند: ما فقط یک سگ را آموزش نمی دهیم، بلکه با هم مسیر سازگاری متقابل را طی می کنیم. در عادات، واکنش ها و حتی در سبک خواب او، به تدریج ویژگی های آشنا ظاهر می شود – کندی ما یا، برعکس، بی قراری ما.
این ادغام آنقدر طبیعی است که ما دیگر متوجه آن نمی شویم و آن را بدیهی می دانیم. نتیجه یک اتحاد منحصر به فرد است، جایی که شباهت خارجی فقط نوک کوه یخ است.
بسیار مهمتر رزونانس درونی است، همان شیمی که به شما احساس می کند: این سگ مال من است و من او هستم و نمی توان این را با کلمات ساده توضیح داد.
این یکی از صادقانه ترین شکل های عشق است که در آن انتخاب قلبی تأیید غیرمنتظره ای در آینه و نتایج آزمایش های علمی پیدا می کند.
همچنین بخوانید
- اگر یک گربه را در یک آپارتمان عقیم نگه دارید چه اتفاقی میافتد: استرسهای شهری که برای دنیا قابل مشاهده نیستند
- چرا پیاده روی سگ شما جایگزین متخصص قلب می شود: شواهد علمی که نگاه شما را به حیوان خانگی تغییر می دهد

